مناسبت های ماه ربیع الاول
روز اول :
هجرت حضرت رسول اكرم (صل اللّه عليه و آله و سلم ) از مكه و ليلة المبيت .
در سال سيزدهم بعثت مردم مدينه با رسول خدا در مكه معظمه بيعت نمودند كه حضرت به مدينه مهاجرت كند و در مدينه مانند جان خود حفظ نمايند چون اين معاهده برقرار گشت مردم مدينه به وطن خود بازگشتند و كفار قريش را از پيمان ايشان با پيامبر آگاه شدند بر كين ايشان افزود و قرار بر اين گذاشتند كه از هر قبيله مردى دلاور انتخاب كرده تا با هم پيامبر را بكشند و خونش در ميان قبائل پراكنده گردد و عشيره پيامبر را قوت مقابله با تمام قبائل نمى شود اين جماعت شب اول ربيع الاول در اطراف خانه پيامبر جمع شده و قرار گذاشتند وقتى پيامبر به رختخواب رود بر سرش ريخته خونش بريزند خداوند متعال به پيامبر موضوع را اطلاع داد و آيه شريفه اذ يمكر بك الذين كفروا ليُثبتوك او يقتلوك او يُخرجوك و يمكرون و يمكر اللّه و اللّه خير الماكرين (سوره انفال آيه 30) نازل شد و ماءمور گشت كه امير المؤ منين را به جاى خود بخواباند و از مكه بيرون رود.
پيامبر (صل اللّه عليه و آله و سلم ) به على (عليه السلام) فرمود خداوند امر كرده در جاى من بخوابى و من خارج شوم على (عليه السلام) عرض كرد يا رسول الله اگر من در جاى شما بخوابم شما نجات مى يابى فرمود بلى در اين موقع عرض كرد الحمد الله الذى جعل نفسى وقاء لنفس رسول اللّه و سجده شكر بجا آورد و حضرت رسول اكرم (صل اللّه عليه و آله و سلم ) او را دربرگرفت و بسيار گريست ، جبرئيل نازل و دست آن حضرت را گرفت و از خانه بيرون بُرد و حضرت پيامبر اين آيه را تلاوت نمود وجعلنا من بين ايديهم سدّا و من خلفهم سدّا فاغشيناهم فهم لا يبصرون و كف خاكى به روى ايشان پاشيد و فرمود شاهت الوجوه (يعنى زشت شود رويها) مشركين حضرت را نديدند و پيامبر به غار ثور تشريف بردند و سه روز در آنجا ماندند روز چهارم روانه مدينه گرديده و در دوازدهم ربيع الاول وارد مدينه طيبه شدند و اين هجرت به اشاره امير المؤ منين مبدء تاريخ مسلمانان قرار گرفت چنانكه در اول كتاب مشروحا به اين موضوع پرداخته شده .
2- حضرت امام حسن عسكرى (عليه السلام) را در اين روز مسموم نمودند 260 ه
روز دوم
1- بناء تاريخ يزدجردى 11 قمرى كه در اول كتاب توضيح داده شد.
2- وفات محمد اعرج بن موسى ابى سُبْحه بن ابراهيم اصغر بن موسى بن جعفر (عليه السلام) مدفون در قم 315 ق .
محمد اعرج عقبش فقط از موسى اصغر است و معروف بابرش مى باشد و موسى سه پسر داشت ابوطالب محسن - ابواحمد حسين - ابو عبدالله محمد.
ابواحمد حسين بن موسى ابرش سيدى فاضل و عالم و نقيب نقباء طالبيين در بغداد بود و از جانب بهاء الدوله قاضى القضاة گرديد و مكررا امير الحاجّ گشت .
ابواحمد حسين بن موسى ابرش دو فرزند داشت على و محمد.
على ملقب به رضى ذو حسبين كنيه اش ابوالحسن جامع كتاب نهج البلاغه مصنف كتاب المتشابه فى القران و غيرها كه احوال هر دو بزرگوار در محل خود خواهد آمد.
مرحوم سيد احمد گيلانى از نسب شناسان قرن دهم در سراج الانساب صفحه 79 مى نويسد: ابوالقاسم على مرتضى علم الهدى و ابوالحسن محمد رضى رحمهما الله نسل هر دو منقرض شده .
روز سوم
حصين بن نمير كعبه معظمه را سنگ باران كرد و سوزانيد 64 ق :
يزيد بن معاويه به مسلم بن عقبه نوشت هر وقت از مدينه فارغ شدى به جانب مكه معظمه برو و به قلع عبدالله بن زبير بپرداز چون مسلم از قتل و غارت اهل مدينه فارغ شد عزم مكه و قتل عبدالله و خراب كردن خانه خدا پرداخت و در راه آثار مرگ را در خود مشاهده كرد حصين بن نمير ملعون را خواند بامر يزيد سردارى لشكر را باو داد و گفت ملاحظه نكنى كه خانه خداست امر يزيد از او بالاتر است منجنيق ها را نصب كرده و از خرابى خانه خدا و قتل خويشان پيغمبر (صل اللّه عليه و آله و سلم ) پرهيز مكن و بعد از اين سخنان بدرك واصل شد.
حصين با لشكر شام وارد مكه گرديد به كوه ابوقبيس و اطراف مكه منجنيقها را نصب كرد و آتش و سنگ مى انداختند در سوم ماه ربيع الاول سال 64 ق اثواب و ابواب كعبه و مسجدالحرام را سوختند و بيت الله الحرام برهنه ماند.
روز چهارم
خروج حضرت رسول اكرم (صل اللّه عليه و آله و سلم ) از غار ثور 13 بعثت .
سه روز پيامبر اسلام در غار ثور بود و امير المؤ منين روزها به غار سر ميزد و روز سوم پيامبر تصميم گرفت به مدينه برود از امير المؤ منين سه شتر خواست تاشب حركت نمايد و حضرت على را جانشين و مؤ تمن خود قرار داد جهت ردّ امانات و اداء ديون و حركت دادن دختران و عيالات به مدينه .
حضرت امير با عبدالله بن اريقط شتران را فرستاد پيامبر اسلام شب چهارم ربيع الاول از غار خارج شد و هنگام خروج از مكه معظمه درنهايت حزن و اندوه بود به كعبه خطاب نمود، اى حرم الهى خدا مى داند علاقه مرا به تو و اگر اهل تو مرا بيرون نمى كردند غير از تو شهرى را اختيار نمى كردم من مى روم و از جدائى تو غمگينم .
جبرئيل نازل شد و آيه انّ الذى فرض عليك القرآن لرادّك الى معاد يعنى همان خدائى كه احكام قرآن را بر تو واجب كرد تو را به جايگاه و زادگاهت باز مى گرداند، خداوند پيامبر را تسلّى داد كه دوباره مراجعت خواهى نمود.
ابوبكر و عامر و عبدالله بن اريقط دليل راه و ملازم ركاب همايون بودند از بيراهه به مدينه رهسپار شدند و در راه كرامات متعدده از پيامبر ظاهر شد و مسلمين مدينه شب و روز در انتظار حضرت پيامبر بودند و هر روز از مدينه بيرون مى آمدند و ماءيوس برمى گشتند تا خبر مقدم مبارك را شنيدند و تا حيره به استقبال سيد عالم شتافتند.
روز پنجم
1- وفات جناب سكينه دختر حضرت امام حسين (عليه السلام) در سال 117 ق :
سكينه با ضمّ سين و فتح كاف دختر امام حسين (عليه السلام) و والده ماجده اش رباب دختر امرءالقيس است سكينه زنى بزرگوار و عاقله و فصيحه و بليغه و از علم و ادب و شعر حظّ وافر داشت بعد از وفاتش به احترام آن خاتون خالدبن عبدالملك حاكم مدينه پيغام داد جنازه را حركت ندهند تا من بيايم از شب تا صبح جنازه به تاءخير افتاد و در اطراف آن جنازه عطر و عودها سوزانيدند بعضى نوشته اند در مدينه مدفون است و بعضى در مصر دانند و بعضى در مكه .
اين مخدره به عبدالله بن الحسن پسر عمويش كه در كربلا شهيد شده معقوده بود كه قبل از زفاف عبدالله به شهادت رسيد نوشته اند بعدا مصعب بن زبير بن عوام آن مخدره را تزويج نمود و بعد از آن عبدالله بن عثمان بن عفّان ، نامش آمنه يا امينه بود كه مادرش رباب او را سكينه ملقب ساخت ناگفته نماند كه حضرت سيد الشهداء به اين خاتون علاقه بيشتر داشت و در كربلا به سن نسوان بود.
موقع وداع امام حسين اشك به صورت سكينه جارى شد به امام عرض كرد استسلمت للموت پدر جان مهياى مرگ شده اى فرمود كيف لا يستسلم للموت من لا ناصر له و لا معين چگونه مهياى مرگ نشود كسى كه يار و معينى ندارد آن مخدّره به شدّت گريست .
در منتخب طريحى آمده كه حضرت او را به سينه خود چسبانيد و اشك آنرا پاك مى كرد و با سوز دل مى فرمود:
سيطول بعدى يا سُكينة فاعلمى
منك البكاء اذا الحمام دهانى
لا تحرقى قلبى بدمعك حسرة
مادام منّى الرّوح فى جُثمانى
ادامه مطلب...
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
آداب ماه ربيع الاول
اين ماه همانگونه كه از اسم آن پيداست بهار ماههاست ؛ به جهت اين كه آثار رحمت خداوند در آن هويداست . در اين ماه ذخاير بركات خداوند و نورهاى زيبايى او بر زمين فرود آمده است ؛ زيرا ميلاد رسول خدا صل الله عليه و آله در اين ماه است و مى توان ادعا كرد كه از اول آفرينش زمين ، رحمتى مانند آن بر زمين فرود نيامده است .
از آداب اين ماه است :
1. تمام ماه را در روز تولد پيامبر صل الله عليه و آله با تلاشهاى نيكو و اطاعتهاى گرانقدر و بزرگ ، بزرگ داشته و با پروردگار خود در مورد اين نعمت بزرگ مناجات نمايد.
2. دعا كردن در اول اين ماه با دعاهايى كه روايت شده است از مهم ترين اعمال اين ماه مى باشد.
3. روز هشتم ربيع الاول ، روز وفات امام حسن عسگرى عليه السلام مى باشد. پس سزاوار است در اين روز اندوهگين باشد، بخصوص با در نظر گرفتن اين كه صاحب مصيبت حضرت امام عصر(عج ) مى باشد؛ پس بايد آن امام عليه السلام را با هر زيارتى كه به ذهنش مى رسد زيارت نموده و به امام زمان عليه السلام تسليت بگويد.
4. روز نهم ربيع الاول ، چنانكه در روايت گرانقدرى آمده است ، روز نابودى دشمن خدا بوده و اين روز و خوشحالى در آن فضيلت داشته و روز شادى پيروان آل محمد صل الله عليه و آله مى باشد. سزاوار است كه دوستان آل محمد صل الله عليه و آله شادى خود را در اين روز، به خاطر نابودى دشمن خدا آشكار كنند.
5. روز دهم ربيع الاول ، روز ازدواج پيامبر صل الله عليه و آله با حضرت خديجه عليهاالسلام مى باشد و بر شيعيان لازم است كه به خاطر تاءثير اين ازدواج مبارك و فرخنده ، در خوبى ها و سعادت ها و انتشار نورهاى درخشان و پاك ، آن را بزرگ بدارند.
6. روز هفدهم ربيع الاول ، همان طور كه گفته شد روز ميلاد حضرت رسول صل الله عليه و آله است . از كارهاى مهم اين روز، روزه داشتن اين روز، به خاطر شكرگزارى و به جا آوردن دو ركعت نماز مى باشد كه در هر ركعت آن يك بار سوره حمد، ده بار سوره قدر و ده بار سوره اخلاص مى خواند. سپس در مكان نماز خود نشسته و دعايى را كه روايت شده است را مى خواند.
7. از كارهاى مهم در روز ميلاد پيامبر صل الله عليه و آله ، رعايت آداب عيد و اظهار مراسم شرعى عيدهاى بزرگ است ، تا ديگران اين روز را به عنوان عيد بشناسند.
8. از مهمترين اعمال مهم اين روز به پايان رساندن روز خود با سلام به حاميان و نگهبانان آن روز و به درگاه آنان جهت شفاعت و اصلاح حال تضرع نمودن ، مى باشد.(5)
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 23 صفحه بعد